به گزارش مشرق؛ روزنامه کیهان در یادداشتی درباره طرح جدید تشدید تحریمهای ایران نوشت:
۱- برای تبدیل شدن این طرح به قانون چه مراحلی باید طی شود؟
این طرح با عنوان «قانون مقابله با فعالیتهای بیثباتساز ایران ۲۰۱۷» در کمیته روابط خارجی سنا تصویب شد. بعد به صحن سنا رفت و در آنجا با اضافه شدن تحریمهای روسیه با ۹۸ رای مثبت و ۲ رای منفی تصویب شد. مرحله بعدی به مجلس نمایندگان خواهد رفت و در صورت تصویب به رئیس جمهور آمریکا ارجاع میشود. با امضا ترامپ این طرح به قانون تبدیل خواهد شد. با توجه به رای قاطع سنا به این طرح به نظر میرسد دو مرحله دیگر برای تبدیل شدن به قانون نیز بدون مشکل خاصی تصویب شود.
۲- آیا ادعای برخی رسانهها که این طرح حاوی تحریمهای اقتصادی نیست، صحیح است؟
این حرف به هیچ وجه کارشناسی نیست و احتمالا به منظور حساسیتزدایی از افکار عمومی مطرح شده است. اینکه طرح جدید یا همان S.۷۲۲ تحریمهای تروریستی، موشکی و نظامی را دربرمیگیرد لذا اقتصادی نیست، گزارهای کاملا غیرکارشناسی است و هیچ مبنای علمی ندارد. موضوع تحریم یا همان بهانه اعمال تحریم، هیچ وقت اقتصادی نبوده است اما همه تحریمها فارغ از آنکه برای چه موضوعی وضع شده است، از جنس اقتصاد است. یعنی تنبیهات در نظر گرفته شده برای آن اقتصادی است. در همین طرح انواع تنبیهات اقتصادی از بلوکه شدن داراییها در خاک آمریکا تا ممنوعیت ارایه خدمات بانکی به فرد یا نهاد تحریمی قرار دارد.
به طور ویژه این طرح به دلیل قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمانهای تروریستی، تبعات اقتصادی فراوانی برای ایران در پیدارد. میتوان گفت شرایط روابط بانکی نه به قبل برجام بلکه به شرایطی به مراتب بدتر از آن بازمیگردد.
۳- مهمترین تحریمی که در این طرح وضع شده است چیست؟
همانطور که گفته شد ویژگی مهم این طرح قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در لیست سازمانهای تروریستی است. در این طرح به رئیس جمهور آمریکا تکلیف شده است که سپاه را مشمول تحریمهای دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. برای این کار ۹۰ روز به رئیس جمهور زمان داده شده است. با قرار گرفتن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی ذیل دستور اجرایی فوقالذکر، تمامی ارکان و نهادهای سپاه تروریستی محسوب خواهند شد.
قسمت خطرناک و نگرانکننده این است که افراد و نهادهایی که دارای ارتباط کاری با سپاه هستند، به موجب دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ باید تحریم شوند و در لیست تحریمی آمریکا که با عنوان SDN List شناخته میشود قرار گیرند.
برای مثال سپاه قدس ایران چندین سال است که در لیست تحریم قرار دارد و دلیل آن براساس اطلاعیه وزارت خارجه آمریکا حمایت از گروه طالبان بوده است که در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار داشته است.
ابعاد تحریمی این طرح خارج از تصور است. فقط در یک مورد قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیش از ۲۵۰۰ شرکت اقتصادی همکاری میکند. براساس این طرح خطر قرار گرفتن در لیست تحریمی آمریکا همه این شرکتها را تهدید میکند.
وضعیت وقتی بغرنجتر میشود که این طرح را در کنار قانون ۲۰۱۳ IFCA قرار دهید. وقتی یک فرد یا نهاد ایرانی در لیست تحریمی SDN قرار میگیرد به موجب قانون تحریمی IFCA ۲۰۱۳ مشمول تحریمهای ثانویه بانکی میشود و هیچ موسسه مالی اجازه ارایه خدمات بانکی مستقیم و یا غیرمستقیم به آن فرد یا نهاد تحریمی را ندارد.
با این وضعیت هیچ بانک خارجی با ایرانیها همکاری نخواهد کرد و همین شبکه بسیار شکنندهای که بعد از برجام شکل گرفته است، به شدت متذلل خواهد شد.
۴- چرا به این طرح میگویند «سیاهچاله تحریم»؟
سیاه چاله چیزی است که تمام اشیا نزدیک به خود را به درون سیاه چاله میکشد. این همین وضعیتی است که میتوان از نظر تحریمی برای توصیف طرح مذکور بیان کرد. به این دلیل که اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمانهای تروریستی قرار بگیرد با توجه به آنکه سپاه یک نهاد رسمی و دارای روابط نظاممند با ساختارهای دولتی و غیردولتی است، سبب میشود تا بخش زیادی از حاکمیت اعم از دولت یا سایر قوا و نهادها به درون لیست تحریمی بروند. این اتفاق همانند یک سیاه چاله عمل میکند و تعداد زیادی از نهادها که قابل پیشبینی نیست را تحریمی میکند.
حتی قابل تصور است که بانک مرکزی که در برجام از تحریم خارج شد دوباره به لیست تحریم بازگردد.
۵- آیا این طرح نقض برجام است؟
واقعیت آن است با تصویب این طرح دیگر چیزی از برجام باقی نخواهد ماند که بخواهیم درباره نقض شدن یا نشدن آن صحبت کنیم. اما براساس بندهای ۲۸ و ۲۹ وضع قوانینی که مانع عادی شدن روابط اقتصادی ایران شود، ممنوع است. همچنین تحریمهای موشکی که در این قانون قرار دارد براساس قطعنامههای سازمان ملل تحریم مرتبط با هستهای شناخته شده و طبق برجام وضع هرگونه تحریم هستهای جدید ممنوع است.
۶- آیا تاکنون سابقه داشته است یک نهاد رسمی و مشروع کشوری در لیست سازمان تروریستی قرار گیرد؟
نه. از سال ۲۰۰۱ تا الان تنها گروههای تروریستی در این لیست قرار داشتند. مانند طالبان، القاعده و... اما این طرح با یک بدعت در روابط بینالملل یک نهادی رسمی و مشروع نظامی یک کشور را که در قانون اساسی آن کشور تعریف شده است، در لیست سازمانهای تروریستی قرار میدهد. این یک اقدام بیسابقه است و طبق گفته وزیر خارجه آمریکا آنها در حال بررسی پیامدهای بین المللی قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی هستند.
۷- در صورت اجرایی شدن این طرح وضعیت چه تفاوتی خواهد کرد؟
بعد از برجام به دلیل آنکه حدود ۲۰۰ فرد و نهاد ایرانی در لیست تحریمی SDN قرار داشتند، هیچ کدام از بانکهای بزرگ بینالمللی حاضر به برقراری روابط بانکی با ایران نشدند چرا که میترسیدند مقررات تحریمی آمریکا را نقض کنند و در نتیجه با تنبیه شدید مالی آمریکا روبهرو شوند. فقط بانکهای کوچک حاضر به پذیرش ریسک همکاری شده و همکاری میکردند. اما همین بانکهای کوچک نیز وسواس زیادی برای رعایت قوانین تحریمی میکردند. حالا فرض کنید به یک دفعه چند هزار فرد و نهاد ایرانی وارد این لیست تحریمی شوند. طبیعی است که در آن زمان هیچ بانکی ولو کوچک حاضر به همکاری با ایران نشوند. پس شرایط به قبل از برجام و یا حتی بدتر از آن برمیگردد.
۸- آیا امکان دارد نهادهای ایرانی که در برجام از تحریم خارج شدهاند مانند بانک مرکزی یا بانک ملی به واسطه این طرح دوباره تحریم شوند؟
بله. طرح S.۷۲۲ هیچ محدودیتی برای تحریم کردن افراد و نهادها در نظر نگرفته است. یعنی اگر بانک مرکزی یا بانک ملی و یا هر فرد و نهاد دیگری با سپاه همکاری داشته باشد و وزارت خارجه آمریکا این همکاری را شناسایی کند، توسط وزارت خزانهداری آمریکا در لیست تحریم SDN قرار میگیرد.
برجام روی کاغذ توانسته بود روابط داخلی نهادهای تحریمی و غیرتحریمی را از گزند تحریمها مصون نماید. هرچند در عمل به دلیل روابط پیچیده بانکی ما شاهد پدیده «خودتحریمی» بودهایم. اما در صورت اجرایی شدن این طرح، روابط داخلی نهادهای تحریمی و غیرتحریمی نیز هدف تحریم قرار خواهند گرفت.
۹- آمریکا با تصویب این طرح به دنبال چه چیزی است؟
به نظر میرسد آمریکا دو مقصود اصلی را دنبال میکند. یک هدف تشدید پدیده «خودتحریمی» در داخل ایران است. یعنی آمریکا با ایجاد فضای ترسناک پیرامون نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میخواهد ارتباط نهادهای داخلی همچون ارتباطات بانکی با آن را تضعیف کند.
دومین هدف آمریکا تقویت اهرم خود برای مذاکرات احتمالی آینده پیرامون مباحث به اصطلاح غیرهستهای است. آمریکا طبق سنت رفتاری خود از« هیچ» ابزار میسازد تا در زمان مذاکرات همانها را به عنوان امتیاز به طرف مقابل بدهد.